• السّلام علیک یا اباعبدالله و على الارواح الّتى حلّت بفنائک علیک منّى سلامالله ابداً ما بقیت و بقى اللّیل و النّهار و لا جعله الله آخر العهد من زیارتک، السّلام على الحسین و على علىّ بنالحسین و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین، الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام.

  • حماسهاى که بىبى زینب کبرى (سلام الله علیها) بهوجود آورد، احیاکننده و نگهدارندهى حماسهى عاشورا شد. عظمت کار زینب کبرى (علیهاالسّلام) را نمیشود در مقایسهى با بقیّهى حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسهى با خود حادثهى عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند.

  • مجسّمهى عزّت است زینب کبرى، همچنانکه حسین بن على (علیهالسّلام) در کربلا، در روز عاشورا مجسّمهى عزّت بود. نگاه او به حوادث با نگاه دیگران فرق دارد؛ [ با] آنهمه مصیبت، وقتى دشمن میخواهد او را شماتت کند، میگوید: ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً؛(۳) آنچه دیدم زیبا بود؛ شهادت بود، داغ بود، امّا در راه خدا بود، براى حفظ اسلام بود، ایجاد یک جریانى بود در طول تاریخ تا امّت اسلام بفهمند که چهکار باید بکنند، چگونه باید حرکت کنند، چگونه باید بایستند.

  • قرآن تأکید میکند که در جنگ نظامى و در جنگ سیاسى و در جنگ اقتصادى، در هر جایى که صحنهى زورآزمایى است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید ارادهى شما بر ارادهى دشمن غالب بشود؛ و میشود و این ممکن است. در عرصهى هرگونه جهاد و کارزارى، پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.

  • نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است؛ به معناى این است که سالک راه خدا - در هر نوع سلوکى - به سمت آرمانهاى گوناگون و متنوّع اسلامى که حرکت میکند، به هر شکلى و به هر نحوى هست، باید از شیوههاى متنوّع استفاده کند براى رسیدن به مقصود.

  • هرگونه حرکتى - چه حرکت به جلو، چه حرکت به عقب - مثل میدان رزم نظامى، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ ازپیشتعیینشده باشد. اهدافى وجود دارد؛ نظام اسلامى در هر مرحلهاى یکى از این اهداف را دنبال میکند، براى پیشرفت، براى رسیدن به نقطهى تعالى و اوج، براى ایجاد تمدّن عظیم اسلامى؛

  • آحاد مردم، شما عزیزانِ بسیجى - فعّالان عرصهى بسیج - هم باید این را همواره به یاد داشته باشید.


  • گاهى شنیده میشود دشمنان ملّت ایران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگِ هار منطقه در رژیم صهیونیستى، چانه میجنبانند که ایران تهدید همهى جهان است؛ نه، این سخنِ دشمن و درست نقطهى مقابل ممشاى اسلامى است. تهدیدِ همهى جهان، آن نیروهاى شرّ و شرّآفرینى هستند که جز شرارت از خودشان نشان ندادهاند؛ از جمله همین رژیم جعلى اسرائیل و بعضى از پشتیبانان او.

  • نظام اسلامى درسى که از قرآن گرفته است، درسى که از پیامبر اسلام گرفته است، درسى که از امیرالمؤمنین گرفته است، درس دیگرى است: اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسنِ؛(۹) عدالت، احسان، نیکى کردن. امیرالمؤمنین فرمود به همه نیکى کنید، چون «اِمّا اَخٌ لَکَ فى دینِک اَو شَبیهٌ لَکَ فى خَلقِک»،(۱۰) یا برادر اسلامى تو است، یا به هر حال انسان است؛ منطق اسلام این است. ما میخواهیم به همهى انسانها خدمت کنیم، محبّت کنیم؛

  • ما حتّى با ملّت آمریکا هم - با اینکه دولت آمریکا دولتِ مستکبر و دشمن، بدخواه و کینهورز نسبت به ملّت ایران و نظام جمهورى اسلامى است - هیچ دشمنى نداریم؛ آنها هم مثل بقیّهى ملّتهایند.

  • آنچه نقطهى مقابل نظام اسلامى است، استکبار است. جهتگیرى خصومتهاى نظام اسلامى، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه میکنیم.

  • امروز هم نظام استکبارى وجود دارد؛ رأس استکبار هم در دنیا، دولت ایالات متّحدهى آمریکا است.

  • استکبار را باید بشناسیم، خصوصیّات استکبار را باید بدانیم، عملکرد و جهتگیرىِ استکبار را باید بدانیم تا بتوانیم خردمندانه رفتار خودمان را در مقابل او تنظیم کنیم.

  • اگر صحنه را نشناسیم، اگر دوست را نشناسیم، دشمن را نشناسیم، اگر امروز نظام سلطه را نشناسیم، استکبار را نشناسیم، چطور میتوانیم با حکمت و درایت حرکت کنیم؟ چطور میتوانیم درست برنامهریزى کنیم؟ لذا باید بشناسیم.

  • آنچه من در مورد استکبار عرض میکنم، چند نمونه یا چند شاخص از رفتارهاى نظام استکبارىِ امروزِ دنیا است و در بسیارى از موارد، با آنچه که در قرون گذشته و دورانهاى گذشته استکبار داشته، شریک است.

  • یکى از ویژگىهاى نظام استکبارى، خودبرتربینى است.

  • وقتى مجموعهى خودشان را از بقیّهى انسانها، از بقیّهى مجموعهها برتر دانستند، وقتى خودشان را محور دانستند، همه چیز را فرع بر خودشان دانستند، یک معادلهى غلط و خطرناکى در تعاملات جهانى بهوجود مىآید. وقتى خود را برتر دانست، خود را محور دانست، خود را اصل دانست، نتیجه این میشود که براى خود حقّ مداخلهى در امور بقیّهى انسانها و بقیّهى ملّتها را قائل است.

  • این خودبرتربینى موجب میشود که ادّعاى تولیت امور ملّتها را داشته باشند، ادّعاى مدیریّت جهانى را داشته باشند، خودشان را رئیس مجموعهى عالم بدانند. میشنوید در حرفهاى مسئولان و دولتمردان آمریکایى [که] از دولت آمریکا جورى حرف میزنند، مثل اینکه صاحباختیار همهى کشورها است؛

  • کى از شاخصهاى دیگر استعمار و استکبار این است که جنایت را نسبت به ملّتها و نسبت به آحاد بشر مجاز میشمرند و اهمّیّت نمیدهند.

  • براى جان انسانها - هر انسانى که با آنها همراه نباشد، تسلیم آنها نباشد، تابع آنها نباشد - هیچ ارزشى قائل نیستند؛ مثالها، الىماشاءالله [وجود دارد].

  • یک مثال، برخورد مستکبرین با بومیان آمریکا است؛ همین کشورى که امروز منابع مالى آن، امکانات آن، موقعیّت جغرافیایى آن، همهچیز آن در اختیار غیربومیان آن منطقه است. خب اینجا مردم بومىاى وجود داشتند؛ برخورد با آنها به قدرى خشن، به قدرى مشمئزکننده است که یکى از نقاط تاریک تاریخ آمریکاى جدید است؛

  • عین همین قضیّه بهوسیلهى انگلیسىها در استرالیا اتّفاق افتاد. انگلیسىها در استرالیا مردم بومى را مثل حیوانات، مثل کانگورو بهعنوان تفریح شکار میکردند؛ آنها براى جان انسانها هیچ ارزشى قائل نبودند. این یک نمونه است؛


  • یک نمونهى [دیگر] بمباران سال ۱۹۴۵ میلادى - یعنى سال ۱۳۲۴ شمسى - است که دو شهر ژاپن را آمریکایىها با بمب اتمى نابود کردند؛ صدها هزار آدم کشته شدند، چندین برابر اینها در طول زمان تا امروز بر اثر اشعهى اتمىاى که وجود داشته، معیوب و ناقصالخلقه و دچار بیماریهاى گوناگون شدند که تا امروز مشکلات آن باقى است؛

  • ان انسانها بىارزش میشود؛ جنایت براى دستگاههاى استکبارى آسان میشود. در ویتنام، آدم کشى کردند؛ در عراق دستگاههاى امنیّتى و شرکتهاى مزدور امنیّتى آنها مثل بلک واتر - که من آن سال اشاره کردم -(۱۱) جنایت کردند؛ در پاکستان با هواپیماهاى بدون سرنشین هنوز دارند جنایت میکنند؛ در افغانستان بمباران میکنند و جنایت میکنند؛ هر جایى که دستشان برسد و منافعشان اقتضا کند، ایجاب کند، از جنایت اِبا ندارند؛

  • یکى از ماجراهاى گریهآور تاریخ [است] که نظام سلطهى آمریکا و امثال آن دوست ندارند این داستان احیا بشود، [که یک نمونهاش] همین مسئلهى غلام و کنیز گرفتن مردم آفریقا است؛ کشتىها را از اقیانوس اطلس مىآوردند، در سواحل کشورهاى غرب آفریقا مثل گامبیا و امثال اینها نگه میداشتند، بعد میرفتند با تفنگ و سلاحهایى که دست مردمِ آن روز از این سلاحها خالى بود، صدها و هزارها پیر و جوان و مرد و زن را میگرفتند، با شرایط بسیار سختى با این کشتىها براى بردگى به آمریکا میبردند.

  • چند قرن آمریکایىها این فشار عجیب را آوردند که [در این زمینه] کتابها نوشتهاند که این کتاب "ریشهها"(۱۲) کتاب مغتنمى است براى نشان دادن گوشهاى از این فجایع.

  • یکى از خصوصیّات استکبار که باز یکى [دیگر] از شاخصها است، فریبگرى و رفتار منافقانه است؛همین جنایاتى که گفته شد، همهى اینها را در تبلیغات خودشان سعى میکنند توجیه کنند و جنایت را در لباس خدمت نشان بدهند!

  • [در] همین حملهى به ژاپن، یعنى دو بمبى که در هیروشیما و ناکازاکى منفجر شد، [وقتى] آمریکایىها عذرخواهى میکنند، به این صورت میگویند که اگرچه با این دو بمبى که ما به این دو شهر پرتاب کردیم، دهها هزار در وهلهى اوّل، [یا] شاید صدها هزار کشته شدند، [امّا این کار] هزینهى تمام کردن جنگ جهانى دوّم بود؛ اگر ما آمریکایىها این بمبها را نمىانداختیم، جنگ ادامه پیدا میکرد؛ حالا اگر دویست هزار [انسان] کشته شدند، آنوقت دومیلیون کشته میشدند؛ بنابراین ما خدمت کردیم که این بمبها را انداختیم!

  • این بمبها در تابستان ۱۹۴۵ میلادى بر روى این دو شهر افتاد و منفجر شد و این جنایت اتّفاق افتاد؛ در حالى که چهار ماه قبل از آن - یعنى در اوّل بهار ۱۹۴۵ - هیتلر که رکن اصلى جنگ بود خودکشى کرده بود؛ دو روز قبل از او هم موسولینى - رئیس جمهور ایتالیا - که او هم رکن دوّم جنگ بود دستگیر شده بود و جنگ عملاً خاتمه پیدا کرده بود؛ ژاپن هم که پاى سوّم جنگ بود، از دو ماه قبل اعلام کرده بود که آمادهى تسلیم است؛ جنگى وجود نداشت

  • جنجال و هاىوهوى [کردند] که استعمال سلاح شیمیایى خطّ قرمز ما است! این را ده بار یا بیشتر مسئولین آمریکایى گفتند؛ درست، [امّا] همین دولت آمریکا و رژیم ایالات متّحده، در حملات جنایتکارانهاى که صدّام به ایران میکرد و سلاح شیمیایى به کار میبرد، نه فقط کوچکترین مخالفتى با آن نکردند، بلکه پانصد تُن مادّهى شیمیایى مرگآور و خطرناک قابل تبدیل به گاز خردل را - که هنوز بسیارى از جوانهاى عزیزِ آن روزِ ما مبتلا [به عوارض آن] هستند و سالها است دارند بیمارى میکشند - صدّام از آمریکا وارد کرد؛ کمک کردند؛ البتّه از جاهاى دیگر هم خریده بود، امّا پانصد تُن مادّهى شیمیایى مرگآور قابل تبدیل به گاز خردل را صدّام از آمریکا تهیّه کرد و به کار برد؛ بعد هم که میخواستند علیه او در شوراى امنیّت قطعنامه صادر کنند، آمریکا مانع شد.

  • رفتار منافقانه یعنى این؛ اینجا سلاح شیمیایى میشود خطّ قرمز، آنجا سلاح شیمیایى - چون در مقابل نظام مستقلّ اسلامى است، چون در مقابل ملّتى است که حاضر نیست زیر بارِ آمریکا برود - میشود یک امر مجاز که باید به آن کمک هم کرد!

  • نظام اسلامى با استکبار با این خصوصیّات طرف است؛ نظام اسلامى با ملّتها طرف نیست، با مردم طرف نیست، با انسانها طرف نیست، نظام اسلامى با استکبار طرف است. از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبههى حق در مقابل استکبار قرار داشته است.

  • این سردمداران رژیم صهیونیستى واقعاً مثل وحوش میمانند، اینها را نمیشود انسان نامید -

  • [استکبار] نمیتواند تحمّل کند، مگر وقتى که مأیوس بشود. ملّت ایران، جوانان ایران، فعّالان ایران، کسانىکه به هر دلیلى ولو به دلیلى غیراسلامى به میهنشان و خاکشان عقیده دارند، باید کارى کنند که این یأس در دشمن بهوجود بیاید؛ دشمن را باید مأیوس کرد.

حالا یک ملّتى پیدا شده [که] نه فقط به آمریکا متّکى نیست، بلکه اینهمه دشمنى آمریکا نتوانسته در او اثر بگذارد؛ هر کار آمریکایىها توانستند از روز اول کردهاند، [امّا] اثر نکرده است؛ روزبهروز رشد پیدا کرده و روزبهروز قوىتر شدهاست. دشمنىهایى که از اوّل انقلاب، دولت ایالات متّحدهى آمریکا و رؤساى جمهورِ مختلف - کسى نگوید این کار زمان فلان رئیس جمهور شد، زمان رئیس جمهور کنونى نشده؛ نه، همهشان یکجورند - با نظام اسلامى انجام دادهاند، در زمان رؤساى جمهورِ مختلف است، امّا همه یک جنس است، همه یکجور است.


  • در همین زمانِ رئیس جمهور کنونى آمریکا، در فتنهى ۸۸ یکى از این شبکههاى اجتماعى - که میتوانست عامل فتنه و فتنهگران قرار بگیرد - احتیاج به تعمیر داشت؛ دولت آمریکا از او خواست تعمیراتش را عقب بیندازد؛ امیدوار بودند که بتوانند با این کارهاى رسانهاى و شبکهى فِیسبوک و توییتر و امثال اینها، نظام جمهورى اسلامى را براندازند؛ خیالهاى احمقانهى خام! لذا نگذاشتند تعمیراتش را در آن برهه انجام بدهد، گفتند تأخیر بینداز، فعلاً بِرِس به این کار واجبتر. همهى وسائل و ابزارها را به خط کردند در مقابل نظام جمهورى اسلامى. تحریم هم یکى از همینها است؛ تحریم یکى از این ابزارها است؛

  • البتّه بسیج به نظر ما محدود در همین تعدادى که در سازمان بسیجند نمیشود؛ خیلىها هستند [که] دلهایشان با شما است، شما را تحسین میکنند، به شما احترام میگذارند، قدر شما را میدانند، در داخل سازمان بسیج هم نیستند؛ آنها هم بسیجىاند. آن کسانى که ارزشهاى شما را قبول دارند، به آن ارزشها احترام میگذارند، به زحمات شما، به خدمات شما، به مجاهدت شما احترام میگذارند، آنها هم از نظر ما بسیجىاند.

  • آنچه بنده توصیه میکنم این است که توانایىهاى مجموعهى بسیج را باید بالا برد؛ الزاماتى وجود دارد: الزامات اخلاقى، الزامات رفتارى، الزامات عملى. الزامات اخلاقى، یعنى ما در درون خودمان اخلاقیّات نیکوى اسلامى را پرورش بدهیم؛ از جملهى این اخلاقیّات صبر است، از جملهى این اخلاقیّات گذشت است، از جملهى این اخلاقیّات حلم و ظرفیّت داشتن و جنبه داشتن است، از جملهى این اخلاقیّات تواضع است؛ این خصوصیّات را در درون خودمان تقویت کنیم. الزامات رفتارى هم این است که همین خلقیّات نیکو را در عمل با مردم، در عمل با محیط، در تعامل با جامعه و انسانها به کار ببریم. امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) به اصحابش میفرمود: جورى عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را میبیند، بگوید اینها یاران امام صادقند،(

  • رفتار یکایک عزیزان بسیجى، شما جوانها، شما عناصر پاک، شما دلهاى پاکیزه و روشن، رفتار یکایک شما با آحاد مردم - که خیلىهایشان همانطور که گفتم به معناى واقعى کلمه بسیجىاند - باید جورى باشد که بگویند اینها پرورشیافتگان نظام اسلامىاند؛ مایهى جلب محبّت، مایهى جلب احترام براى نظام اسلامى و براى جمهورى اسلامى.

  • بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانى که اجراى کار برعهدهشان است، از همهى دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان - مسئولان داخلى، مسئولان خارجى - حمایت میکنم و وظیفه‌ى ما است. من خودم مسئول اجرایى بودهام، وسط میدان بودهام، سنگینى کار و سختى کار را با همهى وجود احساس کردهام

  • ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم؛ یک خطوط قرمزى وجود دارد، یک حدودى وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند؛ از هارتوهورت دشمنان و مخالفان هم واهمهاى نداشته باشند و ترسى به خودشان راه ندهند.


  • همه این را باید بدانند که این تحریمهایى که علیه ملّت ایران به کار برده شده، عمدتاً ناشى از کینهورزى استکبارى آمریکا است؛ کینهى آمریکایى مثل کینهى شترى [است]. بنا دارند بر اینکه بر ملّت ایران فشار بیاورند به امید اینکه شاید بتوانند ملّت ایران را تسلیم کنند؛ اشتباه میکنند؛ ملّت ایران با فشار، تسلیم هیچکس نخواهد شد. شما این ملّت را نشناختهاید؛ این [ملّت] ملّتى است که به حول و قوّى الهى میتواند فشارها را تحمّل کند و تهدید شما و فشار شما را براى خودش تبدیل کند به فرصت؛ این کار را به توفیق الهى ملّت ایران خواهد کرد.

  • ما در زمینهى تصمیمگیرىهاى اقتصادى و برنامهریزىهاى اقتصادى نقاط ضعفى داشتهایم؛ این نقاط ضعف موجب شده است که دشمن احساس کند با تحریم و امثال آن میتواند رخنه ایجاد کند؛ این فرصتى است براى ما تا این نقاط ضعفمان را بشناسیم، آنها را برطرف کنیم و انشاءالله برطرف خواهیم کرد.

  • خب اگر تحریم میتوانست مقصود شما را برآورده کند، دیگر چرا تهدید نظامى میکنید؟ این نشان میدهد که تحریم مقصود آنها را برآورده نمیکند، کارساز نیست؛ مجبورند تهدید نظامى هم بکنند که البتّه این تهدیدهاى نظامىشان، عمل بسیار مشمئز کننده و نفرتانگیزى است؛ پىدرپى رئیس جمهورشان، آن یکىشان، آن یکىشان [تهدید نظامى میکنند]. بهجاى تهدید نظامىِ این و آن، بروید اقتصاد ویرانشدهى خودتان را ترمیم کنید؛ بروید کارى کنید که دولتتان پانزده روز، شانزده روز تعطیل نشود؛ بروید قرضهایتان را ادا کنید؛ براى سروسامان دادنِ کار اقتصادىتان فکرى بکنید.

  • برخورد ملّت ایران با متعرّض، برخورد پشیمانکنندهاى است؛ آنچنان سیلىاى به متعرّض خواهد زد که هرگز فراموش نکند. در مقابل رژیم صهیونیستى، در مقابل شبکهى سرمایهدارى صهیونیستى خودشان را موظّف میدانند که گاهى یک حرفى بپرانند، یک چیزى بگویند که این هم مایهى وهن و ذلّت آنها است. رژیم صهیونیستى در واقع یک رژیمى است که پایههاى آن بشدّت سست است، رژیم صهیونیستى محکوم به زوال است؛ رژیم صهیونیستى یک رژیم تحمیلى است، با حرکتِ زور بهوجود آمده است، هیچ پدیدهاى و موجودى که با زور بهوجود آمده باشد قابل دوام نیست

  • شما به توفیق الهى خواهید توانست الگو و نمونهى کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامى را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ براى اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستى دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگىِ روحى را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام] خدمات اجتماعى و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتى است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجىِ من انشاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.

  • والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته